دانلود رمان شکوفه‌های اقاقیا از کوثر مقدم

در این پست از سایت مگلی رمان شکوفه‌های اقاقیا را آماده کردیم.برای دانلود رمان شکوفه‌های اقاقیا از کوثر مقدم در ادامه پست همراه سایت مگلی باشید.

دانلود رمان شکوفه‌های اقاقیا از کوثر مقدم
دانلود رمان شکوفه‌های اقاقیا از کوثر مقدم

بخشی از پارت اول رمان شکوفه‌های اقاقیا

نوزادِ سه روزه،میان دستان پیرمرد خوابیده و فارغ از غوغای اطراف بود.
-سبحان الله...قربان خدا برم که اینقدر این بچه به جاویدِ خدا بیامرزم رفته...
محبت،از نگاه و کلامش چِکه می‌کرد.
او ابداً دختر دوست نبود!
اصلاً همان اَوایل که خبرش آمد بچه‌ی جاوید دختر است تا چند روز خُلقش تنگ بود.اما جاوید که به رحمت خدا رفت دیگر برایش فرق نداشت نَوه‌اش دختر باشد یا پسر...یادگارِ جاوید،شده بود نورِ چشمی و بس!
حرفش کافی بود تا جمیله خانم،جاوید گویان،ناله سر دهد و برای پسرِ جوان مرگش مرثیه خوانی کند.
جَو،ناآرام بود و هیچ کس جز شیخ بابا و عروسش از قدمِ نو رسیده خوشحال نبود.
راشِد، پر سر و صدا با هواپیمای اسباب بازی‌اش از حیاط آمد.
-شیخ بابا نیکی کوچولو رو سوار هواپیمام کن می‌خوام ببرمش...
گره‌ی کور میان ابروانش باز شد و دستش با محبت بر سر راشد کشیده شد:
-نیکی باید پیش مادرش بمونه...بزرگ که شد میدم ببریش کاپیتان...
راشد خنده‌ی بدجنسی کرد و با ریتم خواند:چاق بشه...چِله بشه...لقمه‌ی راشد بشه...
آن شعر کودکانه بلوایی به پا کرد در سر مِیمنت!