چگونه یک نفر را فراموش کنیم؟
معمولاً بعد از پایان یک رابطه، این طور به نظر میرسد که زندگی متوقف شده است. آن شخص همهجا هست و فراموش کردن او غیرممکن به نظر میرسد. اما این فکر اشتباه است. میتوانی با ایجاد تغییر در محیط اطراف خودت، هدایت درست افکارت و مشغول نگهداشتن خودت با چیزهای دیگر، او را بهآسانی در گذشته رها کنی. در این پست از مگلی به شما یاد می دهیم چه چگونه یک نفر را فراموش کنید و فردی شادتر، سالمتر و کاملتر شوید.
1.هر نوع ارتباط فیزیکی را با او قطع کن
نمیتوانی کسی را که هر روز میبینی یا چیزهایی در موردش میشنوی، فراموش کنی. این موارد را در نظر داشته باش:
- سعی کن در طول کارها و فعالیتهای روزانهات با او برخورد نکنی. اگر هر دو همزمان برای خرید به سوپرمارکت میروید یا صبحها از یک مسیر به محل کار میروید، برنامههایت را کمی تغییر بده تا احتمال برخورد تصادفی با او کم شود.
- فعلاً به جمعهایی که میدانی او حضور دارد، نرو. مؤدبانه به میزبان توضیح بده که امیدواری اوقات خوبی داشته باشند ولی به این دلیل که میخواهی از یک برخورد ناخوشایند جلوگیری کنی، ترجیح میدهی در آن جمع حضور نداشته باشی.
2.او را از زندگی مجازی خودت حذف کن
امروزه بیشتر اوقات از طریق صفحه نمایش با دیگران ارتباط برقرا میکنیم. حتی اگر آن شخص را نبینی، خیلی راحت میتوانی بفهمی چه کارهایی میکند. اگرچه ممکن است کمی خشن به نظر برسد ولی او را تمام صفحات اجتماعی خودت حذف کن.
- اطلاعات تماس او را از گوشی و ایمیل خودت پاک کن.
- فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و صفحات اجتماعی دیگر او را مسدود کن.
- هر کاری لازم است انجام بده تا از تماس ناخواسته با او جلوگیری کنی. در صورت نیاز، آدرس ایمیل خودت را عوض کن.
3.از دوستان مشترکتان بخواه تو را از کارهایی که او انجام میدهد، مطلع نکنند.
ممکن است اتفاق جالبی افتاده باشد اما لازم نیست تو آن را بدانی. اگر دوستانت این موضوع را فراموش کردند و بهطور تصادفی در مورد او صحبت کردند، درخواستت را مؤدبانه به آنها یادآوری کن؛ مثلاً بگو، "ببخشید مریم، ولی فکرکردن در مورد نوید برایم ناراحتکننده است. شاید بهتر باشد در مورد موضوع دیگری صحبت کنیم.
- البته میتوانی یک استثنا برای این موضوع قایل شوی: بعضی از اخبار کمک میکنند بتوانی او را کاملاً از ذهنت حذف کنی؛ مثلاً چیزهایی مثل اینکه او شروع به کشیدن سیگار کرده است، به شهر دیگری رفته است یا شغلش را از دست داده است. به به دوستانت بگو، اگر فکر میکنند دانستن چیزی کمک میکند او را بهطور کامل فراموش کنی، در مورد آن به تو بگویند.
4.از شر چیزهایی که تو را یاد آن شخص میاندازند، خلاص شو
تمام چیزهایی را که یادآور خاطرات دردناکی در مورد آن شخص هستند، از زندگی خودت حذف کن.ندیدن این چیزها کمک میکند زودتر این دوران را پشتسر بگذاری.
- اگر نمیتوانی یک سری از این وسایل را دور بیندازی، آنها را بستهبندی کن و از یکی از دوستانت بخواه آن را در جایی دور از دسترس، پیش خودش نگه دارد.از او بخواه این وسايل را حداقل ۶ ماه دور از دسترس تو نگه دارد.
- همه آهنگهایی را خاطرات او را یادآوری میکنند، از گوشی خودت پاک کن. این آهنگها را با آهنگهای شاد و امیدوارکننده که کمک میکنند اعتمادبهنفس خودت را به دست بیاوری و به جلو بروی، جایگزین کن.
- اگر از او بچه داری یا حیوان خانگی مشترکی دارید، مسلماً نمیتوانی بهسادگی آنها را ترک کنی. در این صورت سعی کن روی کارهای خوبی که برای پرورش و نگهداری آنها انجام دادهای و زندگی خوبی که برایشان فراهم کردهای، تمرکز کنی.
5.اجازه نده حس انتقامجویی بر تو غلبه کند.
توجه داشته باش که تمایل به انتقام (از طریق ایجاد حس حسادت، ناراحتی یا پشیمانی در او) باعث میشود به فکرکردن به او ادامه بدهی. اگر دچار وسواس انتقامجویی شوی، نمیتوانی او فراموش کنی و به زندگی خودت ادامه بدهی؛ بنابراین یاد بگیر آن را رها کنی.
- اگر به یک قدرت بزرگتر، کارما یا نوعی عدالت کیهانی اعتقاد داری، اینطور فکر کن که او در نهایت جواب کارهای خودش را میگیرد.
- اگر باور نداری که هرکس در نهایت جواب کارهایش را میدهد، این واقعیت را بپذیر که زندگی منصفانه نیست. آن شخص ممکن است به ناحق تو را آزار داده باشد ولی این موضوع این حق را به تو نمیدهد که انتقام بگیری.
- این جمله قدیمی جورت هربرت را به خاطر بسپار: "خوب زندگیکردن بهترین انتقام است. " ادامهدادن به زندگی و پاییننرفتن در سطح آن شخص، این پیام را میدهد که تو تحتتاثیر آنچه اتفاق افتاده است، نیستی و این موضوع اساساً برایت بیاهمیت است.
6.برای بیان احساسات خودت وقت بگذار.
اگر همه روشها را امتحان کردهای ولی هنوز نمیتوانی به آن شخص فکر نکنی، یک روش جدید را امتحان کن. زمان معینی (مثلاً یک یا دو ساعت) را برای نشستن و نوشتن تمام احساسات خودت در مورد آنچه اتفاق افتاده است، اختصاص بده. وقتی زمان یا حرفهایت تمام شد (هرکدام که زودتر تمام شد)، دفتر را ببند و کنار بگذار. دفعه بعد که او دوباره ذهنت را درگیر خودش کرد، به خودت بگو: "نه، من قبلاً احساساتم را در این مورد ابراز کردهام. وقتم را با انجام دوباره آن تلف نمیکنم.
- در صورت لزوم، هر روز ۱۰ یا ۱۵ دقیقه برای فکرکردن به احساسات خودت وقت بگذار. وقتی زمانت تمام شد، به خودت بگو که فردا دوباره روی این موضوع فکر میکنی. همان طور که روزها بگذرند، کمتر و کمتر به این دقیقهها نیاز خواهی داشت. حتی فهمیدن اینکه بهمرور زمان کمتری را صرف تمرکز روی احساسات خودت میکنی، باعث میشود حس بهتری داشته باشی.
7.ذهنت را مشغول نگه دار
خوشبختانه همه ما میتوانیم افکار خودمان را کنترل کنیم. اگر نمیخواهی در مورد چیزی فکر کنی، مجبور نیستی این کار را انجام بدهی. خودت را با مدرسه، کار یا پروژهای که ذهنت را متمرکز نگه میدارد، مشغول کن. وقتی چیزهای دیگری برای فکرکردن داشته باشی، آن افکار در پسزمینه ذهنت محو میشوند.
- اگر متوجه شدی دوباره به آن موضوع فکر میکنی، توجهات را به چیز دیگری معطوف کن. همه ما رویاپردازی میکنیم و ناگهان متوجه میشویم داریم به چیزهایی فکر میکنیم که انتظارش را نداریم. هروقت این افکار به ذهنت آمدند، به خودت بگو، قرار نیست به آن موضوع فکر کنی یا بعداً به آن فکر میکنی (راهنمایی: لازم نیست به آنها فکر کنی). کسی را پیدا کن که بتوانی با او صحبت کنی، بازی کنی یا هر کار دیگری را که بتواند ذهنت را حتی برای چند دقیقه به خودش مشغول کند، انجام بدهی؛ این تمام کاری است که باید انجام بدهی.