دانلود رمان خورشید نیمه شب

در این پست از سایت مگلی ، رمان خورشید نیمه شب را آماده کردیم.یرای دانلود رمان خورشید نیمه شب در ادامه پست همراه سایت مگلی باشید.

دانلود رمان خورشید نیمه شب
دانلود رمان خورشید نیمه شب

خلاصه رمان خورشید نیمه شب

خورشید دختری نامزد دار و مذهبی که یواشکی برای ارضا حس کنجکاویش میره پارتی شبانه و اونجا با یکی آشنا میشه و با اومدن مامورا با وضع بدی دستگیر میشن و...

بخشی از رمان خورشید نیمه شب

باورم نمیشد یه تصادف بتونه زندگیم رو تا این حد دستخوش تغییرات قرار بده.خنده هام به سرعت به اشک و گریه تبدیل شد.جالب بود،علاوه بر خونواده ام،روزگار هم روی خوش نشونم نمیداد.انگار همه دست به دست هم داده بودن تا اجازه ی نفس کشیدن و زندگی رو بهم ندن.
بعد از معاینه ی تخصصی تر من،مشخص شد آسیبی ندیدم و فثط چند تا خراش سطحی و کوفتگی دارم.توی سالن انتظار منتظر خبری از حال سیامک بودم که صدای مادرم رو شنیدم.
وحشت زده بلند شدم و نگاه به خون نشسته اش لرز و سرما رو به تنم وارد کرد.بدون اینکه حالم رو بپرسه یا بابت تصادفم نگرانی داشته باشه،دستش با ضرب روی صورتم نشست.
چند نفری که کنارمون بودن با کنجکاوی نگاهمون میکردن.زیر سنگینی اون همه نگاه در حال ذوب شدن بودم اما تنها نگاهی که سنگینیش برام غیر قابل تحمل بود،نگاه پدرم بود که کمی عقب تر از مادرم روی ویلچر نشسته بود.
یه عمر دلم میخواست شرمندگی از نگاهش پر بکشه اما حالا که فقط و فقط سرزنش و ناامیدی توی چشمهاش بود،از خواسته ام پشیمون بودم.