دانلود رمان بی‌نیاز قهوه‌ات را بنوش از مهسا افراز

در این پست از سایت مگلی ، رمان بی‌نیاز قهوه‌ات را بنوش را آماده کردیم.برای دانلود رمان بی‌نیاز قهوه‌ات را بنوش از مهسا افراز در ادامه پست همراه سایت مگلی باشید.

دانلود رمان بی‌نیاز قهوه‌ات را بنوش از مهسا افراز
دانلود رمان بی‌نیاز قهوه‌ات را بنوش از مهسا افراز

بخشی از پارت اول رمان بی‌نیاز قهوه‌ات را بنوش

این روزها تنها سرگرمی اش نوشیدن یک فنجان قهوه ترک و نشستن روی تک صندلی لهستانی تراس است...
میبیندش...
در این صبح سرد پاییزی گویا سحرخیز تر از دخترک بوده و اورا نالایق تر از آن دیده که لایق یک خدا نگه دار خشک و خالی باشد...
هنگامی که وارد محوطه ی باغ می شود محافظانش پشت سرش ردیف می شوند،نگهبانان از شروع درگاه عمارت تا درب خروجی این باغ با شکوه دورتادور ایستاده اند...
از حق نگذریم حق دارند!
مگر چند نفر در این شهر هزارسودا هست که هیچ کس نتواند برایش حرف روی حرف بیاورد...
مگر چند نفر هست که اشراف زادگیش شهره ی عام باشد و شجره نامه بلند بالای قجری داشته باشد...
مگر چند نفر هست که با وجود کلکسیون اتومبیل های رنگارنگش صبح به صبح سوار مرسدس بنز کلاس SLدوست داشتنی اش شود و چند اتومبیل غول پیکر پشت سرش اسکورتش کنند...
چند نفر هست که همانند او اسطوره ای از جذابیت باشد....
اصلا مگر می شود زن باشی و زنانه این اسطوره را شیفته نباشی؟!!!
دخترک در خیالاتش اورا مرد عاشق پیشه ای می بیندکه با نگاه به او توان از کف می دهد و به سبک خودش دخترک را لوس می کند و قربان صدقه اش می رود
خب چه اشکالی دارد که او دخترک بی نوا را لایق خودش نمی داند اما او که برای هر نگاه مرد اخمویش دلش می رود...